سپیدبرفی

دیدن اوینا جونم

سلام عشقمممم چند روز پیش رفتیم دیدن یه دخمل فسقلی به اسم آوینا جونم ماشاءا.. خیلی بامزه بود و فسقلی از همه جالبتر اینکه همه فسقلی ها بودن بجز بنیتا جونم خيلي بامزه بود يه عالمه ني ني بامزه و خوشگل كه هر كدوم يه سازي ميزدند يكي شير ميخورد يكي گريه ميكرد يكي پي پي كرده بود خلاصه خيلي باحال بود فقط منو خاله نازي نشسته بوديم داشتيم كاراي فسقلي هارو نگاه ميكرديم واي كه ماشاءا.. اين فسقلي ها چقدر بزرگ شدن پرنا كه ماشاءا.. خانومي شده براي خودش اترينا هم كه جيگرررررررررررررر شده بود ياسي هم لباسشو با مامانش ست كرده بود خيلي خوشگل و بامزه بود و در اخر آترينا جونم با اون لباس و گل سر خوشگلش كلي دلبري ميكردن انشاءا.. كه هميشه خوش و خ...
17 دی 1390

ديدن بنيتا جونم

سلام عزيز دلم چند روز پيش با خاله ها قرار شد بريم خونه خاله گلاره ديدن بنيتا خانوم گل گلا . بعد از ظهر همه كارامو انجام دادم و رفتم خونه خاله گلاره طبق معمول اولين نفري بودم كه سر قرار حاضر شدم وقتي رفتم داخل خونه بنيتا جونم خواب بود خلاصه رفتم بالا سرشو بيدارش كردم و يه ماچشم كردم و خاله ها امدن البته خاله رامونا و خاله اتوسا نيومدن جاشون خيلي خالي بود . خيلي بهمون خوش گذشت ماشاءا.. بنيتا خيلي بامزه هستش با اون لباي قلوه ايش كلي دلبري ميكرد خلاصه ماماني خيلي خوش گذشت تازه از فسقلي ها يه عكس سه نفره گرفتيم كه خيلي بامزه شده اينم عكس سه فسقلي  طبق معمول جاي شما خيلي خيلي خالي بود ولي من به جاي خاليت هنوز...
4 دی 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سپیدبرفی می باشد